مختصری درباره آوارگی اهالی روستای بیدرواز ، کیمنه و هانی گرمله
مردم روستاهای بیدرواز ( بیرواس ) ، کیمنه ( که یمنه ) و هانی گرمله ( هانه گه رمله ) به معنای واقعی کلمه آواره و مهاجر بودهاند؛ یعنی بر اثر جنگ خانمانسوز همه دار و ندار خود را از دست دادهاند. شغل اصلی آنها یعنی باغداری و دامداری که نان و آبشان را تأمین میکرد از دستشان رفت، آنها وسایل و مایحتاج خود را رها کرده و سالهای زیادی را در غربت سپری کردند تا شاید روزی به جای خانه از دست رفتهشان تنها یک اتاق برایشان ساخته شود، تا آنها در زیر سقف آن بتوانند باغات و احشام مرده را احیا کنند و به زندگی قبلی خود بازگردند. همچنان که عیان است آواره شدن و مهاجرت روستاییان باعث شد که آن روابطی که در بین اهالی یک روستا و در میان سایر روستاها وجود داشت از بین برود، این روابط در کل یا از بین رفته یا خیلی کمرنگ شدهاست؛ بطوری که اگر اغراق نباشد در میان روستاییان کار به جایی رسیده که اقوم و نزدیکان یا همدیگر را فراموش کردهاند و یا همدیگر را نمیشناسند. در دوران آوارگی روستاییان در همهجا سرکوب میشده اند و به عنوان آواره و مهاجر میبایستی با خواهش و تمنا و التماس کردن از هر کس و ناکسی( مثلاً صاحبخانهای که یک یا دو اتاق غیر قابل استفاده داشت) ، هرگونه شرایطی را میپذیرفتند، و در اینجا دیگر شخصیت فردی ، خانوادگی و اجتماعی آوارگان قطعاً همه زیر سوال میرفت و پایمال می شد. ...
نظرات شما عزیزان: